shayg :: پنج شنبه 85/6/9 ساعت 1:22 عصر
دلم باران خون دارد میان فصل تنهاییصدایت میکنم هر شب چرا پیشم نمی آییغصه نخور عزیزم اُنجا هوا که بد نیستاینجا ولی آسمون باریدن هم بلد نیستغروب فصل پاییزم به یادت اشک میریزم
نوشته های دیگران()
فاصله[عناوین آرشیوشده]
تابستان 1385
یــــاهـو