سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفت دانشمندان، حبّ ریاست است [امام علی علیه السلام]
LOVE
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
زندگی

shayg :: جمعه 85/6/10 ساعت 11:28 صبح

سلام
سلامی به اندازهی تمامی قطره های باران که دربهار،گونه های سرخ غنچه های
نوشکفته تان را بوسه میزنندو بهار را ربای عاشقان به ارمغان می آورند.بهار یعنی تو و تو یعنی
عشقی جاودان در قلبم .قلبی که لحظه ها و دقایقی شیزین با تو بودن نامت را روی آن حکاکی
میکنند،قلبم را که نام تو سه سالی است آذین بخش آن است با عشق تقدیم تو میکنم تا همه
بدانند که دیوانه وار دوستت دارم حالا که فرستی پیش آمده تا از تو وبرای تو بنویسم بگذار بنویسم
که خیلی برای ثانیه های باقی مانده عمرم بارزشی به وسعت قلب تمام انسانهای دنیا دوستت دارم و
خواهم داشت.تویی که حالا جزئی از زندگی ام شده ای

نوشته های دیگران()

احساس

shayg :: جمعه 85/6/10 ساعت 11:26 صبح


*علاقه و محبت شدیدی را که به تو ابراز کردم
دروغی بی پایان و در حقیقت نفرت من از تو بوده که
*روزبه روز بیشتر می شد هر چه بیشتر تو را می شناختم
به تو و فکر های درو غین تو بیشتر پی می بردم
*این احساس در قلم جای گرفت که بالاخره باید
از هم جدا شویم به هیچ وجه حاظر نیستم که
*روزی شریک زندگی تو باشم اگر چه عمر دوستی مان چو گلهای بهاری کوتا بود ولی
در همین مدت کم توانستم به طبیعت پست هوس های تو پی ببرم
*بسیاری از اخلاق و صفت تو برای من روشن شد و مطمئن هستم که
این خشونت،مایع تند خویی تو بالاخره بدبختم خواهد کرد
*اگر ازدواج بین ما سر بگیره تمام عمر را
در پشیمانی خواهم گریست و اگر چه انسان هر چه باشد پایانش جدایی است ولی جدا از هم
*خوشبخت خواهیم بود حالا لازم است بگویم که
این را مختصر بنویسم و چقدر ناراحت کننده است
*اگر باز هم می خواهی در صدد دوستی با من باشی بنابراین چیزی را که ازتو می خواهم
جواب نامه را ندهی چون فهمیدم که دوستی تو سراسرش دروغ و تظاهر تو
*محبٌت است و تصمیم گرفتم برای همیشه
تو و یادگاری های عشقت را فراموش کنم چون به هیچ وجه نمی توانستم
*خود را راضی کنم که دوستت داشته باشم و شریک زندگی تو باشم

سلام.حالا اگر می خواهی محبت مرا درک کنی و به محبت واقعی من پی ببری
بار دیگر نامه ام را یک خط در میان بخوان.خواهش میکنم
خواهش میکنم  
 


نوشته های دیگران()

عشق

shayg :: جمعه 85/6/10 ساعت 11:22 صبح


عشق یعنی سایه ی سنگین غم عشق یعنی با تو رفتن تا عَدم عشق یعنی چشم های انتظار
عشق یعنی اَشکهای آشکار عشق یعنی تو ملامت کُن مَرا عشق یعنی می ستایم من تو را
کاش معشوقه ز عاشق طلب جان میکرد تا که هر بی سرو پایی نشود یار کسی


نوشته های دیگران()

برای من

shayg :: پنج شنبه 85/6/9 ساعت 1:25 عصر


دلی دارم با رسم یاد بودی
که تنها لایق این دل تو بودی
هزاران آمدند این دل را بگیرند
ندادم چون که دلدارم تو بودی

 

 

چشم وقتی زیباست که پر از اشک باشد
اشک وقتی زیباست که برای عشق باشد
عشق وقتی زیباست که برای تو باشد
و تو وقتی زیبایی که برای من باشی


نوشته های دیگران()

دل

shayg :: پنج شنبه 85/6/9 ساعت 1:22 عصر


دلم باران خون دارد میان فصل تنهایی
صدایت میکنم هر شب چرا پیشم نمی آیی
غصه نخور عزیزم اُنجا هوا که بد نیست
اینجا ولی آسمون باریدن هم بلد نیست
غروب فصل پاییزم به یادت اشک میریزم

نوشته های دیگران()

تنهایی

shayg :: پنج شنبه 85/6/9 ساعت 1:20 عصر


پنجره اتاقم را گشودم و به آسمان پر ستاره خیره شدم خواستم ستاره سهیلم را بیابم تا جان به فدایش کنم
ناگهان ابرهای تیره با دستهای پر از نفرت و کینه ستاره سهیلم را در بر گرفتند و با غرش باران تند
ستاره سهیلم را با خود بردند و من ماندمو با کوله باری پر از غم سوختوم  و ساختم
ولی ستاره سهیلم را هیچ وقت نیافتم

نوشته های دیگران()

دنیا

shayg :: پنج شنبه 85/6/9 ساعت 1:19 عصر


زیبا ترین آهنگها غمگینن،بزرگترین عشق ها پایدار نیستند،قیمتی ترین یاران میروند،خورشید آن مظهر
سخاوت غروب می کند،شبهای بلند به صبح می رسند،خوش رایحه ترین گلها بی خار نیستند
ولی مطمئن باش عشق من وتو تا آخرین لحظه پا بر جاست
و تا وقتی که نفس میکشم همواره ه یادت هستم
و دوستت دارم باور کن اینو از ته دل
                     میگم
I LOVE YOU

نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فاصله
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
LOVE
shayg
Link to Us!

LOVE

Hit
مجوع بازدیدها: 2834 بازدید

امروز: 3 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


تابستان 1385

In yahoo

یــــاهـو

Submit mail